هلیا جونهلیا جون، تا این لحظه: 10 سال و 25 روز سن داره

روزهای مادرانه

هفته بیست و پنجم

سلام عسلم...بالاخره یه وقتی کردم بیام اینجا و از تو و شیرین کاریهات بگم..آخه هنوز دارم میرم سر کار،اونجا که نمیشه برم تو وبلاگت،خونه هم که میرسم خیلی بیحالم و فقط حرکات خوشگل تو منو خوشحال میکنه ...سرکار ،تو خونه ،موقع خواب،تو این دو هفته ای که گذشته دیگه حرکاتت ازون قلقلکای کوچیک تغییر کرده به یه سری حرکات بزرگتر ...و دیگه هر کی دستش رو بذاره رو دلم میتونه حس کنه،حتی وقتی خودم اون موقع به شکمم نگاه کنم یک دفعه میبینم یه چیز کوچیک بیرون زد!!خیلی جالبه ،یعنی دستته؟سرته؟ یا پاهاته؟...خیلی لحظه بامزه اییه...بابایی هم پیگیر این حرکاتته و میاد نزدیک و باهات حرف میزنه... راستی خرید هم برات کردیم با مامان زری جون رفتیم و برات سرویس تخت و کمدتو از...
25 دی 1392
1